توجه این
مجموعه داستان که نامش ((داستان
های قدیم )) است هر وقت و لحظه ای ممکن است در سایت گذاشته شود هر
قسمت از این مجموعه داستان شماره گذاری می شوند. مجموعه داستان ((داستان های قدیم ))قسمت ۱ یا به عبارتی اوّل ! روزی بود و روزگار در زمان های قدیم یک شهر زیبا بود که پادشاهی داشت پادشاه می خواست که همه چی برای او باشد او روزی وزیر را صدا کرد ((وزیر کجایی وزیر آهای وزیر)) وزیر پادشاه که در شهر به نام وزیراعظم صدایش می کردند سریع آمد به اتاق پادشاه و گفت داستان های ایمان ...
ما را در سایت داستان های ایمان دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : iman91 بازدید : 33 تاريخ : سه شنبه 29 آذر 1401 ساعت: 11:48